سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز خدمات مشاوره ای طلوع زندگی

ارتقاء سلامت خانواده

ابن ادهم و فرشته

جیمز هنری لی هانت

ابن ادهم ، که خاندانش فزون باد ،

شبی از رویایی ژرف ، که عالم صلح و سلام بود ، بیدار شد

و در نور مهتاب که اتاقش را

چون خرمنی از شکوفه های سوسن ، نقره فام کرده بود

فرشته ای دید که در دفتری زرین کلماتی می نوشت .

آرامش ژرف اتاق ، ابن ادهم را گستاخ کرد و پرسید :

« چیست که در این دفتر می نویسی ؟ »

فرشته سر بلند کرد و با نگاهی شیرین و مهربان گفت :

« نام آنان که خدا را دوست دارند . »

ادهم مشتاقانه پرسید : « آیا نام من هم در شمار آنان هست ؟ »

فرشته گفت : « نه ، نامت را در این میان نمی بینم . »

ادهم ، با صدایی همچنان مشتاق اما آهسته تر ، گفت :

« پس نام مرا در شمار آنان بنگار که بندگان خدا را دوست دارند . »

فرشته این بنوشت و ناپدید شد .

شب دیگر باز فرشته ، با آن فروغ شکوهمند و بیدار کننده ، پدیدار شد

و نام آنان را که از عشق خداوند سعادت ابد یافته بودند ،

در طوماری طلایی به ابن ادهم نشان داد .

و ادهم با حیرت و شغف دید که نامش سر آغاز نامهاست .

حسین محی الدین الهی قمشه ای